روزهای متین
سلام پسر مامانی چند تا خاطره کوچولو برات دارم. جدیدا خیلی قهر می کنی .با همه ،محدودیت هم نداره. مثلا :با کیوان( پسرعمه) مشغول تفنگ بازی بودید که تا کیوان مثلا بهت تیر زد فوری زدیش و بعد خودت قهر کردی و هی می گفتی که آخه کیوان منو با تیر زد .فکر می کنی واقعیه. یه روز دیگه داشتی با محمدرضا(پسرخاله) بازی می کردی که هی قهر می کردی طوری شد که محمدرضا هم کلافه شد و گفت تا نگی ببخشید باهات بازی نمی کنم. اونم تازه این کلمه رو یاد گرفته. تازگیا می خوای حرف بزنی یه کارجالب انگیز می کنی و اونم اینه که می گی مامان بیا صدای دلمو ببین . دلم می گه شسر می خواد، دلم می گه گشنش نیست ، دلم می گه دلستر می خواد، دلم می گه آب میاخواد و مارو مجبور می...